معنی شرکت رایانه‌ای چینی

واژه پیشنهادی

لغت نامه دهخدا

چینی

چینی. (ص نسبی) از مردم چین. از چین. اهل چین:
سرای تو پرسرو و پر ماه و پر گل
ز یغمائی و چینی و خلخانی.
فرخی.
همه ترکان چین بادند هندوش
مباد از چینیان چینی بر ابروش.
نظامی.
بیاد آید آن لعبت چینی ام
کند خاک در چشم خودبینی ام.
سعدی (بوستان).
|| منسوب به سرزمین چین.
- چینی پرند، پرند چینی. پرنیان و حریر بافته در چین. پارچه ٔ ابریشمینی که در چین کنند:
مرا شاه ایران فرستد به هند
بچین آیم از بهر چینی پرند
فردوسی.
گر از کابل و زابل و مرز هند
شود روی گیتی چو چینی پرند.
فردوسی.
فرستاد نزدیک دانای هند
بسی اسب و دینار و چینی پرند.
فردوسی.
پریزادگان رزم را دلپسند
بپولاد پوشیده چینی پرند.
عنصری.
نظامی بباغ آمد از شهربند
بیارای بستان به چینی پرند.
نظامی.
در ارتنگ این نقش چینی پرند
قلم نیست بر مانی نقشبند.
نظامی.
- || شمشیر چینی. شمشیر ساخت چین.
- چینی تاج، که تاج ساخت چین دارد:
شاه رومی قبای چینی تاج
جزیتش داده چین و روم خراج.
نظامی.
- چینی حریر، حریر که در کشور چین بافند:
بفرمودتا پیش او شد دبیر
قلم خواست رومی و چینی حریر.
فردوسی.
نثار آورم عود و مشک و عبیر
زمین را بپوشم به چینی حریر.
فردوسی.
- چینی سجنجل،آینه ٔ چینی:
ز آهن هندی به عشق تیغ او
چینیان چینی سجنجل کرده اند.
خاقانی.
- چینی سرشت، متداول و معمول چین که سابقه ٔ تدارک آن به چین کشد:
گذشت از خورشهای چینی سرشت
که رضوان ندید آن چنان در بهشت.
نظامی.
- چینی کلاه، کلاه ساخت چین یا معمول در چین دارد.
- || دارنده ٔ کلاه ساخت چین یا معمول در چین:
که رومی کمر شاه چینی کلاه
نشست از بر گاه روزی پگاه.
نظامی.
- چینی نگار، نگاشته و تصویر کرده ٔ چین. رجوع به این ترکیب در ردیف خود شود.
- || نگاراهل چین. خوبروی چینی.
- آبگینه ٔ چینی، شیشه که در چین سازند.
- بدل چینی، نام عمومی هر نوع ظرف سفالی که از گل رس معمولی ساخته و به آن لعابی از اکسید قلع داده باشند. نوع پست چینی. رجوع به بدل چینی شود.
- تمثال چینی، نقش و تصویر و مجسمه و تندیس ساخت کشور چین:
بهشتی مرغی ای تمثال چینی
در این دوزخ بگو تا چون نشینی.
نظامی.
- حریر چینی، حریر بافت چین و حریر که از چین آرند.
- خط چینی، رجوع به چینی (خط) شود.
- دیبای چینی، پارچه ٔ ابریشمی که در چین بافته باشند:
یکی گفتش ای خسرو نیمروز
ز دیبای چینی قبائی بدوز.
سعدی (بوستان).
- دینار چینی، زر مسکوک چین. دینار که به چین سکه کنند:
ز دینار چینی ز بهر نثار
بیاورد فغفور چین صد هزار.
فردوسی.
- زبان چینی، رجوع به چینی (زبان) شود.
- سپر چینی، سپر ساخت چین:
همان خود و شمشیر و برگستوان
سپرهای چینی و تیر و کمان.
فردوسی.
- ظرف چینی، رجوع به چینی در معنی ظرف شود.
- فرش چینی، گستردنی که در چین بافند:
یافت از فرش چینی آسایش.
نظامی.
- فغفور چینی، پادشاه چین. رجوع به چین شود:
نجوید همی جنگ تو فور هند
نه فغفور چینی نه سالار سند.
فردوسی.
- کاس چینی، کاسه ٔ چینی:
مژه چون کاس چینی نم گرفته
میان چون موی زنگی خم گرفته.
نظامی.
- کاسه ٔ چینی، سفالینه ای که از خاک مخصوص اول به چین کردندی. رجوع به چینی در این معنی شود:
خاک مشرق شنیده ام که کنند
به چهل سال کاسه ٔ چینی.
سعدی (گلستان).
- کبابه ٔ چینی، نوعی گیاه. رجوع به کبابه شود.
- کلاه چینی، چینی کلاه. کلاه ساخت چین.
- || آلت موسیقی، از سازهای ضربی که در موسیقی نظامی بکار رود. جنس آن مسی و شامل کلاهی چینی است. این کلاه در انتهای چوبدستی استوار گردیده است و سر چوبدست از زنگوله های کوچک و بزرگ زینت یافته. چون چوبدست را تکان مختصری بدهیم این زنگوله ها به آواز درمی آیند.

چینی. (ص نسبی، اِ) نوعی ظرف شکستنی که از گل و به طرز مخصوص سازندو در کوره پزند. سفالینه ای لطیف که اول به چین کردندی و امروز در همه جا سازند و باز بدان نام چینی دهند. ظرف آبگینه که در قدیم از چین می آوردند و بدین سبب به چینی شهرت گرفته است. قسمی ظروف سفالین منقش. ظروف از خاکی مخصوص. ظروف سفالی که با خاک مخصوص پزند و لعاب بر آن دهند. قسمی سفالینه ٔ لطیف:
تا توانی سعی کن از بهر آش
کاسه گر چینی نباشد گو مباش.
نیز رجوع به ترکیب خاک چینی شود.
- چینی بنددار، چینی بندکرده. ظرف چینی شکسته که او را پیوند کرده باشند:
آرند ز صنعت تو اعجاز
در چینی بندکرده آواز.
واله ٔ هروی (در صفت کارگران هرات).
به آرایش خود چو خیزد گناه
دهد زهد در دیده داد نگاه
به سر بر به یک توبه ٔ استوار
ز قیمت فتد چینی بنددار.
ظهوری.
- چینی رشیدی، قسمی از چینی. (آنندراج): اگر چینی رشیدی از قصر برآید بجای رشید خانش می دانند. (ملاطغرا).
- چینی سِوْر، نوع نفیسی از ظرف چینی که در شهر سِور فرانسه کنند.
- چینی فغفوری، نوع نفیسی از چینی. نوعی چینی نفیس. رجوع به فغفوری شود.
- چینی کر، چینی کم آواز که چون بر جدار آن ضربه ای زنند آوازی با زنگ و ممتد برنیارد:
پست گردد چو سخن عیب سخن پردازست
چینی کر لقب چینی کم آوازست.
تأثیر.
- چینی مرغی، نوع نفیسی از چینی با نقش خاص و تصاویر.
- چینی هشترخان، نوعی از چینی که از هشترخان روسیه آرند و نوع پست چینی است.
- خاک چینی، یکی از خالصترین اقسام خاک رس است و بیشتر آن را کائولینیت تشکیل میدهد. این اصطلاح را بعضی مترادف با کائولن بکار میبرند. خاک چینی در سفالگری (خاصه در ساختن چینی های ظریف) بکار میرود زیرا خوب قالب گیری میشود و ریزدانه است، و با آتش سفید میگردد. در کاغذسازی نیز موارد استعمال دارد. (از دائره المعارف فارسی).

چینی. (ص نسبی، اِ) بافته. منسوج. گلیم منقش:
ز مقراضی و چینی بر گذرگاه
یکی میدان بساط افکنده بر راه.
نظامی.

چینی. (ص نسبی، اِ) چوب چینی. شبشینا. (دزی). قطعات چوبی که به سرخی زند و آب جوشانده ٔ آن را چون داروئی در قدیم به کار بردندی وبیشتر با عُشبه توأم کردندی. و آن قطعات بریده ٔ بیخی است چند نیمه ٔ سیبی یا اناری، خردتر و درشت تر، باسپیدی که به سرخی زند و طبیبان آب جوشانده ٔ آن را بیشتر با عشبه تجویز کنند در مدت سی چهل روز پیاپی.
- چوب چینی، رجوع به چوب چینی در جای خود شود.
- دارچینی، رجوع به دارچینی شود.
- شاه چینی، رجوع به شاه چینی شود.
- ورد چینی، گل سفید. گل مشکین. (از مجمع الخواص). رفیق عُشبه ٔ صینی. رجوع به چوب چینی شود.

چینی. (اِخ) (خط...) چینی، یعنی الفبایی که چینیان بکار می برند طبق روایات اختراع امپراطور چین «فوهی » است، و هر حرف چینی اساساً متشکل از یک ریشه یا «کلید» و یک «فونتیک » است امروز غالباً توافق دارند که همه ٔ حروف فرهنگ چینی را از 214 کلید استخراج کنند:
نبشتن یکی نه که نزدیک سی
چه سغدی، چه چینی و چه پهلوی.
فردوسی.
رجوع به دایره المعارف فارسی شود.

چینی. (حامص) چیدن در تمام معانی. رجوع به چیدن شود.
- اسباب چینی، تهیه ٔ مقدمات عملی علیه کسی. توطئه.
- انگورچینی، انگور چیدن.
- خبرچینی، خبرگزاری. سخن چینی. نمّامی.
- دینارچینی، برچیدن و جمع آوردن دینارهای پراکنده بر زمین.
- راسته چینی، در اصطلاح حروف چینان و مطابع، چیدن صفحات بدون حواشی و پاورقی و زیرنویس و بدون گذاردن علامات و شماره ها در متن و حاشیه است. مرتب کردن حروف در صفحاتی که مشتمل بر متنی بدون حواشی و زیرنویس است.
- || در اصطلاح بنائی، در یک رده قرار دادن آجرهای دیوار و بی پیشامدگی و فرورفتگی برآوردن آن.
- سنگ چینی، محصور کردن محلی با سنگ. برآوردن دیواری یا بنایی یا دیوار چاهی با سنگهای خرد و درشت.
- کهنه چینی، برچیدن کهنه و ژنده از کویها.
- لقمه چینی، کهنه چینی.
- مقدمه چینی، ترتیب دادن پیش درآمد کلام.
- نکته چینی، مضمون های باریک و دقیق عنوان کردن. در کلام آوردن لطائف و دقایق مضامین.

چینی. (اِخ) (زبان....) و لغت مردم چین این زبان مهمترین زبانهای گروه چین و تبتی و یکی از قدیمترین زبانهای زنده و زبانی است که بیش از هر زبان دیگربدان سخن میگویند. این زبان اصلاً یک هجائی است. در بحث از زبان چینی باید بین زبان ملفوظ و مکتوب فرق گذاشت، زیرا بجهاتی که بخصوصیات خط چینی مربوط میشود این دو زبان از ایام قدیم در راههای متباعد سیر کرده اند. زبان چینی مشتمل بر لهجه های مختلفی است، که از جمله ٔ آنها لااقل هشت لهجه هست که هر یک زبان جداگانه است، و برای صاحبان لهجه های دیگر به کلی نامفهوم است. این لهجه ها عبارتند از: کانتونی، سوانوئی، آمویی، فوچوئی، ونچوئی، و نینگپوئی که عموماً محدود بنواحی ساحلی جنوبی و مرکزی هستند، و لهجه های هاکا (جنوب شرقی چین)، و ماندارن (لهجه ٔ اخیر مدتها است که لهجه ٔ اکثریت مردم چین است، و امروز صورت تنقیح یافته ٔ آن زبان ملی مردم چین میباشد). معذلک، صاحبان لهجه های مختلف بوسیله ٔ خط چینی، که خط واحدی است، با یکدیگر مرتبطاند. یک چینی اهل شمال زبان ملفوظ یک نفر چینی اهل جنوب را نمی فهمد. مثلاً «رود» را به لهجه ٔ چینی پکنی چیانگ به لهجه ٔ کانتونی کونگ و به لهجه ٔ ونچوئی کوآ گویند، ولی صورت مکتوب «رود» را هر چینی که ببیند معنی آن را می فهمد. این وضع درست مانند آن است که یک فرانسوی و یک آلمانی ارقام را تلفظ کنند یا صورتهای مکتوب 1 و 2 و 3 و غیره را ببیند، در حالت اول هیچیک گفته ٔ دیگری را نمی فهمد و حال آنکه در حالت دوم، هر دو معنی مشترکی را می فهمند. مشخصات برجسته ٔ زبان چینی یکی تک هجائی بودن آن است، یعنی هر کلمه عبارت از یک هجاست و دیگر فقیر بودن آن است از نظر تنوع اصوات هجائی. (لهجه ٔ پکنی فقط 420 و لهجه ٔ کانتونی در حدود 720 صورت هجایی داردو هیچ لهجه ای بیش از 1000 صوت هجائی ندارد). فهرست لغات چینی که امروز در محاورات یا تحریر بکار میرود با لغات نه کتاب شریعتی (ووچینگ و شی شو)، از 1000 علامت تجاوز نمیکند، که نمایش کلمات تک هجایی هستند، ولی آزادانه با هم ترکیب میشوند (نظیر کلمات «کوردل » و «دوستدار» در فارسی). از جهت کتابت میتوان آنها را به سه دسته تقسیم کرد: صورت نگاشت ها، مفهوم نگاشت ها، و صوت نگاشتها. صورت نگاشتها بقایای دوران شکل نگاری هستند، و مشتمل بر علامات اشیاء ساده میباشند. مفهوم نگاشتها از ترکیب دو علامت برای نمایاندن مفهومی وابسته به آنها حاصل میشوند. صوت نگاشتهاکه درحدود 90% علامات را تشکیل میدهند، از ترکیب یک علامت («ریشه ») و یک جزء صوتی یا فونتیک ساخته میشوند و در آنها، ریشه نماینده ٔ معنی است و جزءصوتی فقط تلفظ را نشان میدهد. از پیشرفت هائی که از جهت فرهنگ و تمدن در تاریخ چین اهمیتی بسزا دارد بسطزبانی ادبی است به موازات زبان منطوق، که بندرت نوشته میشده است، مندرجاً از حیث تلفظ و معنی به صورت کنونی تحول یافته است، ولی زبان ادبی تقریباً به یک حال مانده است. در نتیجه یک فرد چینی که خواندن را آموخته است، بهمان سهولت که مثلاً روزنامه های امروز را میخواند و میفهمد، آثار ادبی سه هزار سال قبل را میخواند و میفهمد حال آنکه یک نفر انگلیسی زبان تحصیل کرده و مسلط بر زبان انگلیسی امروز از عهده ٔ فهمیدن زبان چاسر بر نمیآید مگر اینکه این زبان را تحصیل کند. زبان اقلیتهای چین به چهار گروه چینی و تبتی (جنوب غربی)، ترکی (شمال غربی)، مغولی (شمال)، و تونگوز (شمال شرقی)، تقسیم میشود. برای شرح و تفصیل رجوع به دائره المعارف فارسی و فرهنگ فارسی معین شود. || ظاهراً در شعر زیرین نام آهنگی است:
به لحن پارسی و چینی و خما خسرو
به لحن مویه ٔ زال و قصیده ٔ لغزی.
منوچهری.


شرکت

شرکت. [ش ِ ک َ] (ع مص) شریک شدن. انباز گشتن. همدست شدن در کاری. (فرهنگ فارسی معین). || (اِمص، اِ) انبازی و شراکت. (فرهنگ فارسی معین) (ناظم الاطباء). همبازی. انبازی. مشارکت. هنبازی. شریک بودن. اتحاد چند کس برای غرض یا نفعی عام یا خاص. و آن بر اقسامی است: شرکت تقبل، شرکت عنان، شرکت محدوده، شرکت مخابره، شرکت مزارعه، شرکت مضاربه، شرکت مفاوضه، شرکت مقارضه و... (یادداشت مؤلف). رجوع به تقبل و عنان و محدوده و مخابره و مزارعه و مضاربه و مفاوضه و مقارضه و ترکیب شرکت عنان و شرکت محدوده و شرکت مفاوضه... در ذیل همین مدخل شود.شقیص. (منتهی الارب). اجتماع حقوق مالکان متعدد در یک شی ٔ به نحو اشاعه. (فرهنگ فارسی معین). از نظر قانون تجارت شرکت دو یا چند تن در امر تجارت به هفت صورت ذیل است: شرکت سهامی. شرکت مختلط سهامی، شرکت نسبی. شرکت تضامنی. شرکت با مسئولیت محدود. شرکت تعاونی.شرکت مدنی. از شرکتهای مهم قابل اشاره:
- شرکت ایپاک، شرکت نفتی «ایران پان امریکن ». (از کتاب نفت ایران ص 88). رجوع به شرکت ملی نفت ایران و مأخذ بالا شود.
- شرکت با مسئولیت محدود، شرکتی است تجاری بدون آنکه سرمایه به سهام تقسیم شده باشد و هریک از شریکان به اندازه ٔ سرمایه ٔ خود مسئولیت و حق دخالت دارند. (فرهنگ فارسی معین).
- شرکت تضامنی، شرکتی است تجارتی که در آن هریک از شریکان مسئول معاملات شرکت و پرداخت قروض آن هستند. (فرهنگ فارسی معین).
- شرکت تعاونی، شرکتی که برای کارمندان یا کارگران و غیره با فروش سهام بدانان تشکیل شود. (یادداشت مؤلف).
- شرکت تعاونی مصرف، شرکتی که سرمایه ٔ آن از فروش سهام کوچک و به منظور تهیه و فروش لوازم زندگانی کارمندان و کارگران و جز آنان تشکیل شود و نفعو ضرر به نسبت خرید شرکا بین ایشان تقسیم گردد. (فرهنگ فارسی معین).
- شرکت سهامی، شرکتی است که نامی جز نامهای شرکاء دارد و سرمایه ٔ آن از پیش به سهام متساوی تقسیم شده و مسئولیت شرکاء محدود با سهامی است که تعهد پرداخت کرده اند. (یادداشت مؤلف).
- شرکت سهامی بیمه ٔ ایران، مؤسسه ای است که از طرف دولت ایران در سال 1314 هَ. ش. با سرمایه ٔ بیست میلیون ریال تأسیس شد و در 37 شهرستان دارای شعبه است. (فرهنگ فارسی معین).
- شرکت سهامی پنبه و نوغان، شرکتی است دولتی که در سال 1328 هَ. ش. با سرمایه ٔ اولیه ٔ 142 میلیون ریال تأسیس شد و امروز سرمایه ٔ آن 390 میلیون ریال میباشد و دارای 23 دستگاه کارخانه ٔ پنبه پاک کنی است (10 دستگاه در مازندران و گرگان و بقیه در نقاط مختلف کشور). اخیراً شرکت سهامی نوغان و ابریشم سابق نیز ضمیمه ٔ شرکت مزبور گردیده. وظیفه ٔ اصلی این شرکت دادن بذر و مساعده برای پنبه کاری به دهقانان و جمعآوری محصول و تهیه ٔ بذر مرغوب و توسعه ٔ کشت پنبه در مناطق مستعد میباشد. (فرهنگ فارسی معین).
- شرکت سهامی فرش ایران، در بهمن ماه 1314 هَ. ش. به موجب قانون تجارت با سرمایه ٔ اولی 10500000 ریال تأسیس شد، و سرمایه ٔ کنونی بالغ بر 116354840 ریال میباشد. وظیفه ٔ شرکت ایجاد کارگاهها و فراهم کردن نقشه های عالی و تهیه ٔ وسایل لازم از داخل و خارج و راهنماییهای لازم به کارگران صنعت فرش ایران است. (فرهنگ فارسی معین).
- شرکت سهامی کارخانجات قند ایران، شرکتی است که در مهرماه 1328 هَ. ش. با سرمایه ٔ 1500میلیون ریال تأسیس شد و محصولات آن قند و شکر میباشد. فعلاً 12 کارخانه ٔ قند در نقاط مختلف کشور مشغول کار است. محصول همه ٔ آنها در سال 1337 هَ. ش. بالغ بر 39640 تن شکر تصفیه شده و 13939 تن قند بوده است. (فرهنگ فارسی معین).
- شرکت سهامی کل معادن و ذوب فلزات ایران، شرکتی است دولتی که سرمایه ٔ آن اکنون 320 میلیون ریال است که از 4 معدن زغال سنگ 3 معدن مس و یک واحد تصفیه ٔ مس در غنی آباد تهران، 2 معدن نمک یک معدن منیزیت، 8 واحد اکتشافی برای پیدا کردن معادن جدید و 3 شرکت مختلطتشکیل شده است. تعداد کارمندان شرکت 431 تن و تعدادکارگران آن 3123 تن میباشد. در وضع کنونی، شرکت سالیانه 80000 تن زغال سنگ و 7000 تن کک تهیه می کند و حدود 2400 تن سرب استخراج می نماید. میزان استخراج خاک سرخ هرمز در حدود 7000 تن میباشد. (فرهنگ فارسی معین).
- شرکت سهامی مصالح ساختمان، این شرکت در مهرماه 1328 هَ. ش. با سرمایه ٔ 177 میلیون ریال تأسیس شد و اداره ٔ امور کارخانه های سیمان ری و مواد نسوزامین آباد به عهده ٔ آن واگذار گردید. کارخانه ٔ سیمان ری از 3 واحد یکصد و دویست و سیصد تنی تشکیل میشود که تولید روزانه ٔ سیمان آن از 3 واحد مزبور روزانه بطور متوسط 540 تن میباشد. کارخانه ٔ مواد نسوز، مجاورقریه ٔ امین آباد (تهران) قرار گرفته و از سال 1321 هَ. ش. شروع به بهره برداری کرده، در حدود 2000 تن انواع مواد نسوز سالیانه تولید میکند. برنامه ٔ تولیدی شرکت در سال 1338 هَ. ش. در حدود 140000 تن سیمان و2000 تن مواد نسوز بوده است. تعداد کارکنان شرکت بیش از 1000 تن میباشد. (فرهنگ فارسی معین).
- شرکت سهامی مواد غذایی و شیمیایی، شرکتی است که در خرداد سال 1338 هَ. ش. از ترکیب شرکت سهامی ایران و شرکت سهامی کنسرو و مواد غذایی تشکیل یافته (شرکت اول با سرمایه ٔ 138900000 ریال در سال 1328 هَ. ش. و شرکت دوم با سرمایه ٔ 90000000 ریال در سال 1336 هَ.ش. تأسیس شده بودند) واحدهای تابع شرکت عبارتند از: کارخانه ٔ گلیسرین و صابون، کارخانه ٔ روغن کشی ورامین، کارخانه ٔ شیمیایی امین آباد، کارخانه ٔ کنسرو شاهی، کارخانه ٔ کنسرو بندرعباس و سه کارخانه ٔ کنسرو مشهد و اصفهان و آذرشهر و غیره. (فرهنگ فارسی معین).
- شرکت سهامی نساجی ایران، شرکتی است دولتی که در مهر ماه 1328 هَ. ش. تشکیل شده و اداره ٔ امور بعض کارخانه های نساجی دولتی را بعهده دارد، مانند کارخانه ٔ چیت سازی بهشهر، کارخانه ٔ نساجی شاهی، کارخانه ٔ گونی بافی شاهی، کارخانه ٔ حریربافی چالوس، کارخانه ٔ ظفر تبریز. (فرهنگ فارسی معین).
- شرکت سیریپ، شرکت نفتی ایران و ایتالیا. رجوع به ترکیب شرکت ملی نفت ایران شود.
- شرکت مختلط سهامی، شرکتی است که در آن یک شریک ضامن وجود دارد.
- شرکت ملی نفت ایران، در 29 اسفندماه 1329 هَ. ش. مجلس سنا و مجلس شوری کمیسیونی به نام «کمیسیون نفت » تشکیل دادند.کمیسیون پس از چند ماه مطالعه و مباحثه ماده ٔ قانونی به مجلسین پیشنهاد کرد مبنی بر اینکه صنعت نفت در سراسر ایران ملی است و عملیات اکتشاف و استخراج و بهره برداری از آن بعهده ٔ دولت ایران است. در اردیبهشت 1330 هَ. ش. قانون دیگری از تصویب مجلسین گذشت و دولت ایران شرکتی بنام «شرکت ملی نفت ایران » تشکیل صنعت نفت را در اختیار خود گرفت. فصل اول از «قانون مربوط به اساسنامه ٔ شرکت ملی نفت ایران » که به تصویب مجلسین رسیده از این قرار است: «ماده ٔ 1- شرکت ملی نفت ایران که به موجب قانون مورخ 9 اردیبهشت 1330 هَ. ش. تأسیس گردیده شرکت سهامی بازرگانی است که عملیات خود را بر طبق مقررات این اساسنامه و قانون تجارت اجرا خواهد نمود. ماده ٔ 2- مرکز اصلی شرکت، تهران است شرکت می تواند شعب یا نمایندگیهایی برای اجرای عملیات خود در داخله و خارجه تأسیس نماید. ماده ٔ 3- سرمایه ٔ شرکت ده هزار میلیون ریال است که به ده هزار سهم یک میلیون ریالی با نام تقسیم و پنجاه درصد آن به صورت منقول و غیر منقول پرداخت شده است. نسبت به پنجاه درصد بقیه، صاحبان سهام متعهد میباشند که به تقاضای هیئت مدیره ٔ شرکت و تصویب شورای عالی نفت آن را پرداخت نمایند. سهام شرکت کلاً متعلق به دولت ایران و غیر قابل انتقال است. کلیه ٔ تأسیسات صنعت نفت واقع در حوزه ٔ قرارداد فروش نفت مصوب 7 آبان 1333 هَ. ش. که حق استفاده ٔ قسمتی از آن به شرکتهای عامل نفت ایران واگذار گردیده علاوه بر سرمایه ٔ مذکور متعلق به شرکت و جزء دارایی اندوخته ٔ آن میباشد».
در فصل دوم آمده: ماده ٔ 4- موضوع شرکت و حدود عملیات آن در سرتاسر کشور و فلات قاره بشرح زیر است: الف - تفحص و نقشه برداری و اکتشافات نفت و گاز طبیعی و هیدروکاربورهای دیگر (اعم از مایع و جامد) استخراج و تصفیه و ساختن و عمل آوردن فرآورده های نفتی و هرگونه عملیات به منظور قابل عرضه کردن مواد مزبور در بازار و پخش و فروش و صدور آن ». (فرهنگ فارسی معین). شرکت ملی نفت ایران مسئولیت دارد که قرارداد از طرف شرکتهای عامل و کنسرسیوم صحیحاً اجرا گردد. شرکت ملی نفت ایران همچنین مسئول اداره ٔ عملیات غیرصنعتی می باشد. عملیات غیر صنعتی به موجب ماده ٔ 17 قرارداد نفت شامل تهیه و نگهداری و اجرای خدمات زیر می گردد: اداره ٔ منازل و امکنه، نگاهداری جاده های عمومی، امور بهداری و بهداشتی، اداره ٔ انبارهای خواربار و پوشاک و غذاخوری و رستورانها، تعلیم و تربیت فنی و صنعتی، محافظت اموال، رفاه اجتماعی، وسایل نقلیه ٔ عمومی، آب و برق مورد مصرف اهالی و سایر خدمات اجتماعی و نیز خدمات دیگری که طبق توافق شرکتهای عامل و شرکت ملی به شرکت اخیر واگذار گردد. این خدمات گرچه جزء امور وابسته است اما برای تولید و تصفیه ٔ نفت کمال ضرورت را دارد. صرف نظر از وظایفی که در قرارداد نفت برای شرکت ملی نفت ایران پیش بینی شده است این مؤسسه مسئول پخش مواد نفتی و گاز طبیعی در داخله ٔ کشور می باشد. شرکت ملی نفت همچنین در نقاطی خارج از حوزه ٔ قرارداد کنسرسیوم به اکتشاف و استخراج نفت مشغول است و پالایشگاه کرمانشاه را نیز اداره می نماید. از اینها گذشته شرکت ملی نفت ایران مالک 50 درصد از سهام دو شرکتی است که امتیاز اکتشاف در نقاطی خارج از حوزه ٔ قرارداد را دارا می باشند. این دو شرکت عبارتند از: شرکت نفت ایران - امریکن، وشرکت نفت ایران ایتالیا. هدف قرارداد نفت این است که در حدود قانون ملی شدن با شرکت بین المللی نفت تشریک مساعی و به منظور توسعه و بهره برداری هرچه بیشتر از منابع نفت ایران در حوزه ٔ قرارداد از تجربیات فنی و بازار فروش و سرمایه های بین المللی استفاده شود. (از داستان نفت صص 134-135). قراردادهای نفتی که شرکت ملی نفت ایران با کمپانیهای خارجی بسته است: 1- قرارداد با کنسرسیوم در سال 1333 هَ. ش. مطابق 1954 م. که شرح آن بعداً خواهد آمد. (تحت عنوان: شرکتهای عامل نفت ایران در ذیل همین ماده). 2- قرارداد با شرکت «آجیب مینراریا» ایتالیایی بر مبنای 75-25 به سود ایران بسال 1954م. مطابق 1336 هَ. ش. که بنام شرکت «سیریپ » نامیده می شود. 3- قرارداد با شرکت «پان امریکن پترولیوم کورپوریشن » امریکایی در سال 1337 هَ. ش. مطابق 1958 م. که در نتیجه شرکت «ایپاک » مخفف «شرکت ایران پان امریکن » بوجود آمد. 4- قرارداد با گروه نفتی امریکایی تاید واتر در دیماه 1343 هَ. ش. که منجربه تشکیل «شرکت نفت فلات قاره ٔ ایران » شد. 5- قرارداد با شرکت «با تافشه پترولیوم ماتشاپای » (شل) در دیماه 1343 هَ. ش. که منجر به تشکیل «شرکت نفت فلات دشتستان » شد. 6- قرارداد با گروه نفتی آتلانتیک - در تاریخ دیماه 1343 هَ. ش. که منجر به تشکیل «شرکت نفت لاوان » گردید. 7- قرارداد با گروه شرکتهای نفتی فرانسوی در دیماه 1343 هَ. ش. که به تشکیل «شرکت نفت فارس » انجامید. 8- قرارداد با گروه آجیب فیلیپس نفت و گاز هندوستان در دیماه 1343 هَ. ش. که به تشکیل «شرکت نفت بین المللی دریایی ایران » انجامید. 9- قرارداد با گروه شرکتهای نفتی آلمانی (هفت شرکت) در سال 1344 هَ. ش. که منجر به تشکیل (شرکت نفت خلیج فارس) گردید. شش قرارداد اخیر بیش از سه قرارداد اول و بخصوص قرارداد با کنسرسیوم منافع ملت ایران را تأمین می کند. (از کتاب تاریخچه و متن قراردادهای مربوط به نفت ایران صص 17- 190). رجوع به مأخذ بالا و نیز ترکیب شرکتهای عامل نفت ایران شود.
- شرکت نامه، قرارداد کتبی که برای عمل شرکت در کادر مالی نوشته می شود. (یادداشت مؤلف).
- شرکت نسبی، شرکتی است که شرکاء به نسبت سرمایه ٔ خود سهم ومسئولیت دارند.
- شرکت نفت، شرکتی که برای استخراج و بهره برداری و فروش نفت بوجود آید. (یادداشت مؤلف).
- شرکت نفت انگلیس و ایران، دولت ایران در سال 1319 هَ. ق. امتیاز نفت ایران را به دارسی واگذار کرد. و بعداً نواحی آذربایجان، گیلان، مازندران، گرگان و خراسان را منتزع ساخت. دارسی چون از عهده ٔ این امر خطیر برنیامد امتیاز خود را به کمپانی نفت برمه که شرکتی انگلیسی بود واگذار کرد و سندیکایی جدید تأسیس شد. عاقبت پس از 8 سال کوشش در سال 1908 م. نفت به مقیاس تجارتی در مسجد سلیمان کشف گردید. این واقعه زمانی اتفاق افتاد که امیرالبحری بریتانیا مسئله ٔ تبدیل سوخت نیروی دریایی امپراطوری انگلستان را از زغال سنگ به نفت مورد مطالعه قرار داده و بدین نتیجه رسیده بود که ادامه ٔ سیادت دریایی آن دولت رابطه ٔ بسیار با داشتن نفت فراوان و ارزان دارد. برای تأمین این منظور تسریع در بهره برداری از منابع نفتی جنوب ایران مورد توجه قرار گرفت و در سال 1909 م. شرکت نفت انگلیس و ایران برای استفاده از امتیاز دارسی تشکیل شد. و لرد استرانکونا به ریاست آن انتخاب گردید. در آغاز سرمایه ٔ شرکت 2000000 لیره بود. شرکت مذکور با برنامه ٔ وسیع به عملیات استخراج نفت در مسجد سلیمان و نقاط دیگر خوزستان پرداخت و نیز به ساختن تصفیه خانه ٔ آبادان و احداث خط لوله اقدام کرد. صدور نفت خام از سال 1911 م. آغاز گردید و میزان آن در سال 1914 به 350000 تن رسید. در این سال که مصادف با آغاز جنگ جهانگیر اول بود 51 درصد سهام شرکت نفت انگلیس و ایران به امیرالبحری بریتانیا واگذار شد و دولت بریتانیا موافقت کرد که مبلغ 2000000 لیره برای توسعه ٔ شرکت اختصاص دهد. در سال 1919 م. میزان محصول نفت ایران به 5000000 تن رسید. در سال 1932 امتیاز دارسی لغو شد و در سال 1933 قرارداد جدیدی بین دولت ایران و شرکت نفت انگلیس و ایران به امضاء رسید. محصول نفت جنوب ایران در سال 1946 بالغ بر 20000000 تن و در سال 1951 م. که صنعت نفت در ایران ملی گردید محصول آن از منابع نفتی جنوب حدود 32000000 تن بود که 24000000 تن آن در پالایشگاه آبادان به محصولات نفتی تبدیل می شد. در سال اخیرالذکر نفت ایران ملی گردید و شرکت ملی نفت ایران تشکیل شد و بکار پرداخت. (از فرهنگ فارسی معین). رجوع به ترکیبهای «شرکت ملی نفت ایران » و «شرکتهای عامل نفت ایران » شود.
- شرکت نفت بین المللی دریایی ایران، شرکتی که در اثر عقدقرارداد با گروه شرکتهای آجیب فیلیپس و کمسیون نفت و گاز هندوستان تشکیل گردید و ناحیه ای به مساحت تقریبی 7960 کیلومتر مربع جهت انجام عملیات در اختیار دارد. (از کتاب نفت ایران ص 115). رجوع به همان مأخذ وترکیب شرکت نفت ملی ایران شود.
- شرکت نفت خلیج فارس، شرکتی که در اثر عقد قرارداد باگروه شرکتهای نفتی آلمان تشکیل گردید و ناحیه ای به مساحت تقریبی 5150 کیلومتر مربع جهت انجام عملیات دراختیار دارد. (از کتاب نفت ایران ص 116). رجوع به همان مأخذ و شرکت ملی نفت ایران شود.
- شرکت نفت فارس، شرکتی که در اثر عقد قرارداد با گروه شرکتهای نفتی فرانسوی تشکیل شده و ناحیه ای به مساحت تقریبی 5759 کیلومتر مربع جهت انجام عملیات در اختیار دارد. (از کتاب نفت ایران صص 115-116). رجوع به همان مأخذ و شرکت ملی نفت ایران شود.
- شرکت نفت فلات قاره ٔ ایران، که از قرارداد با گروه نفتی امریکایی «تایدواتر» بوجود آمد. (از کتاب نفت ایران ص 115). رجوع به شرکت ملی نفت ایران و مأخذ بالا شود.
- شرکت نفت فلات قاره ٔ دشتستان، در اثر قرارداد با شرکت نفتی شل بوجود آمده. (از کتاب نفت ایران ص 115). رجوع به شرکت ملی نفت ایران و مأخذ بالا شود.
- شرکت نفت لاوان، شرکت نفتی که در اثر قرارداد شرکت نفت ملی ایران با گروه شرکتهای چهارگانه ٔ امریکایی و گروه آتلانتیک تشکیل گردید. (از کتاب نفت ایران ص 115). رجوع به شرکت ملی نفت ایران و مأخذ بالا شود.
- شرکت واحد، شرکت یگانه ای که در امری منحصراً فعالیت می کند: شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه. (فرهنگ فارسی معین).
- شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، شرکتی که امور اتوبوسرانی خطوط داخلی تهران و نیز اتوبوسرانی تهران با حومه از قبیل: تهران - کرج. تهران - شمیران. تهران - شهرری و... را به عهده دارد.
- شرکتهای عامل نفت ایران، در تاریخ 7 آبان 1333 هَ. ش. مطابق اکتبر 1954 م. فرمان محمدرضاشاه برای اجرای قرارداد بین ایران و شرکت ملی نفت ایران از یک طرف و گروهی از شرکتهای نفت بین المللی (معروف به کنسرسیوم) از طرف دیگر صادر گردید. به موجب این قرارداد گروه شرکتهای نفتی مزبور اداره ٔ امور عملیات تولید و تصفیه ٔ نفت را در ناحیه ٔ مشخصی در جنوب ایران به مساحت تقریبی 100000 میل مربع موسوم به «حوزه ٔ قرارداد» عهده دار شد. گروه شرکتهای نفت بین المللی که یکی از طرفین قرارداد میباشند در حال حاضر عبارتند از: کمپانی فرانسزدپترول 6%، گالف اویل کورپوریشن 7%، باتافسا پترولیوم ماتسکاپای ان. وی (رویال دج /شل گروپ) 14%، سکونی موبیل اویل کمپانی اینکورپوریتد 7%، استاندارد اویل کمپانی آوکالیفرنیا 7% استاندارد اویل کمپانی (نیوجرزی) 7% تکزا کواینکور پوریتد 7% دی بریتیش پترولیوم کمپانی لیمیتد 40% دی آیریکون گروپ آو کمپانیزه 5% (در سال 1334 هَ. ش. ملحق گردید)، جمع 100% شرکتهای عضو کنسرسیوم برای انجام عملیات مزبور در ایران دو شرکت عامل تشکیل دادند که طبق قوانین کشور هلند تأسیس و به ثبت رسیده و اداره ٔ مرکزی آنها در تهران میباشد. دو شرکت عامل مزبور عبارتند از: شرکت سهامی اکتشاف و تولید نفت ایران، شرکت سهامی تصفیه ٔ نفت ایران، بعلاوه شرکتهای نامبرده ٔ زیر نیز تشکیل گردید تا در اجرای قرارداد مساعدت نمایند: شرکت سهامداران نفت ایران با مسئولیت محدود - که در کشور انگلستان به ثبت رسیده و سهام شرکتهای عامل را در اختیار دارد. شرکت خدمات نفت ایران با مسئولیت محدود - که آن نیز در کشور انگلستان به ثبت رسیده و به درخواست شرکتهای عامل هرگونه وسایل و خدماتی که برای انجام دادن عملیات آنها ضروری باشد از منابع خارج از ایران فراهم می سازد، شرکتهای بازرگانی که وابسته به شرکتهای نفت بین المللی امضأکننده ٔ قرارداد می باشند. این شرکتها برای خرید و فروش مجدد در ایران و صدور نفت خام و گاز طبیعی تولیدی در حوزه ٔ قرارداد و فرآورده های حاصل از نفت خام تشکیل شده است. (فرهنگ فارسی معین). مدت قرارداد از تاریخ اجرای آن، یعنی آبان ماه 1333 هَ. ش. بیست و پنج سال می باشد، از آن پس تحت قیود و شرایطی در مورد هزینه های اکتشاف اعضای کنسرسیوم می توانند سه بار و هر بار به مدت پنج سال قرارداد را تمدید نمایند و حوزه ٔ قرارداد در موقع هریک از تمدیدهای فوق الذکر به هشتاد درصد وسعت قبلی آن محدود می گردد. شرکتهای بازرگانی پس از کسر کردن هزینه ٔ استخراج از «بهای اعلان شده ٔ» نفت خام، تفاوت را بالمناصفه با دولت ایران تقسیم می نمایند. این وجوه به دو نحو پرداخت می گردد: 1- قسمتی به صورت «پرداخت مشخص » به شرکت ملی نفت ایران. 2- قسمتی دیگر به صورت مالیات بر درآمد که پس از کسر «پرداخت مشخص » به خزانه داری تأدیه می شود. منظور از پرداخت مشخص همانطور که در ماده ٔ 22 قرارداد تصریح گردیده است 12/5% مجموع نفت خامی است که در ایران تولید می گردد که به انتخاب شرکت ملی نفت خام و یا معادل آن به نرخ «بهای اعلان شده » قیمت آن در اختیار شرکت ملی نفت گذارده می شود. بهای اعلان شده چنانکه در قسمت «ن » ماده ٔ اول قرارداد تصریح شده عبارت از بهایی است که شرکتهای بازرگانی برای نفت خام «فوب » یعنی تحویل کشتی در بنادر ایران معین می کنند. هریک از شرکتهای بازرگانی ممکن است «بهای اعلان شده ٔ» علیحده ای داشته باشد که آن را جهت مشتریان خود اعلان می دارد. قرارداد مقرر می دارد که محصولات مورد احتیاج شرکت ملی نفت ایران جهت مصرف داخله ٔ ایران بوسیله ٔ شرکت عامل مربوط تحویل شرکت ملی گردد. (کتاب داستان نفت صص 134- 135). رجوع به ترکیب شرکت نفت انگلیس و ایران و شرکت ملی نفت ایران شود.
|| (اصطلاح فقهی) عبارت از اختلاطدو مال باشد و اطلاق بر عقد شرکت شود و اختصاص دو نفر باشد یا زیادتر به اموال واحدی و آن بر دو نوع است: شرکت ملک که دو نفر یا زیادتر در مالی شریک شوند یا اختیاری و یا قهری، قهری، مانند: ارث و اختلاط اجباری دو مال بدون اراده یا غیر آن. و شرکت در عقد که از روی اختیار و اراده دو یا چند نفر باهم شریک شوند.یا شرکت در صنایع است که شرکت متحرفه گویند و گاه شرکت در وجوه و اعتبارات بازار است که شرکت مفالیس گویند. و بالجمله اسباب شرکت گاه ارث است گاه وصیت و گاه معامله و عمل یا از راه حیازات مباحات است و گاه به مخلوط شدن اعراض است به اجبار. گاه شرکت در اعیان است و گاه در منافع. (از فرهنگ علوم تألیف سجادی).
- شرکت ابدان، آن باشد که چند نفر در اعمال و صنایع که از دست آنها ساخته است شریک شوند این نوع شرکت یا عنان است یا مفاوضه. مفاوضه آن باشد که چند تن از صنعتگران بپذیرند که اعمالی بر تساوی انجام دهند ودر سود و زیان متساوی باشند و هر یک کفیل دیگری باشد. و شرکت عنان آن باشد که در سود و زیان شرط تفاوت کنند و این دو نوع شرکت روا نباشد. (از فرهنگ علوم تألیف سجادی). رجوع به ترکیب شرکت عمل در ذیل همین ماده شود.
- شرکت اعمال، در اصطلاح فقه، شرکتی که به موجب آن دو یا چند تن متعهد می شوند اعمالی را بجا آورند ولی اجرت حاصل مشترک باشدو چنین شرکتی صحیح نیست. (یادداشت مؤلف).
- شرکت ذمم، شرکتی است که میان دو نفر بدین طریق انجام شود که قرار بندند که چیزی بخرند (چیز غیر معین) با بها و ثمن موعددار در ذمه ٔ هر دو به تضامن و هریک کفیل دیگری باشند و بعد متاع را بفروشند و سود را تقسیم کنند. (فرهنگ علوم سجادی).
- شرکت صنایع و تقبل، شرکتی است که به موجب آن دو صنعتگر مانند: خیاط یا رنگرز باهم شریک می شوند و تقبل می کنند که در مقابل کار درآمد بدست آمده را میان خود قسمت کنند. (از تعریفات جرجانی).
- شرکت عقد، شرکتی است که به موجب آن یکی از شرکاء گوید: با تو شریک شدم در فلان چیز و دیگری آن را بپذیرد و آن چهارگونه است. (از تعریفات جرجانی).
- شرکت عمل، آن را شرکت ابدان هم گویند. و آن باشد که دو یا چند نفر شریک شوند با رأس المال متساوی در تجارت بنابر آنکه هرکدام را سود و زیان به اندازه ٔ رأس المال باشد و هریک شریک خود را در معاملات مطلق العنان بداند، بالجمله در سهام و سود و زیان متساوی باشند و هریک بتواند بدون نظر و اجازه ٔ دیگری کارکند. (از فرهنگ علوم تألیف سجادی). رجوع به ترکیب شرکت ابدان در ذیل همین مدخل شود.
- شرکت عنان، یکی از انواع دوگانه ٔ شرکت ابدان است که تصرف هریک از شرکاء مشروطبه اذن و اجازه ٔ دیگری باشد. (فرهنگ علوم سجادی). رجوع به ترکیب شرکت ابدان در ذیل همین ماده شود.
- شرکت مفالیس، شرکت در وجوه و اعتبارات بازاری است. (فرهنگ علوم سجادی). رجوع به مدخل شرکت و ترکیب شرکت وجوه در ذیل همین مدخل شود.
- شرکت مفاوضه، در اصطلاح فقه، شرکتی که به موجب آن دو یا چند نفر متعهد می شوند که آنچه بدست آورند تقسیم کنند و ضررهای وارد رامشترکاً از عهده برآیند. چنین شرکتی صحیح نیست. (یادداشت مؤلف). یکی از انواع دوگانه ٔ شرکت ابدان. (فرهنگ علوم سجادی). رجوع به مفاوضه و ترکیب شرکت ابدان در ذیل همین مدخل شود.
- شرکت وجوه، در اصطلاح فقه، شرکتی که به موجب آن دو یا چند شخص موثق و معتبرمتعهد می شوند که هریک اموالی به وعده بخرد ولی مشترکاً بفروش رسانند و منافع حاصله را تقسیم کنند. چنین شرکتی صحیح نیست. شرکت خرید و فروش جنس بدون سرمایه و با اعتبار موجود. (یادداشت مؤلف). رجوع به فرهنگ علوم سجادی شود.

فرهنگ عمید

شرکت

شریک شدن، انباز گشتن، هم‌دست شدن با یکدیگر در کاری،
(اسم) نهادی قانونی با فعالیت‌های مخصوص بازرگانی،
* شرکت با مسئولیت محدود: (اقتصاد) شرکتی بین دو یا چند تن که هرکدام به ‌میزان سرمایۀ خود مسئول هستند،
* شرکت تضامنی: (اقتصاد) شرکتی که هریک از شرکا ضامن معاملات شرکت باشد،
* شرکت تعاونی: (اقتصاد) شرکتی که سرمایه‌اش از فروش سهام تشکیل می‌شود. بر چهار نوع است: ۱) شرکت تعاونی مصرف که اجناس مورد نیاز کارگران و کارمندان را تهیه می‌کند و به قیمت ارزان به فروش می‌رساند. ۲) شرکت تعاونی اعتبار که به کارگران و کارمندان وام می‌دهد. ۳) شرکت تعاونی مسکن که برای کارگران و کارمندان خانه تهیه می‌کند. ۴) شرکت تعاونی تولید که محصولات خود را یکجا و روی هم می‌کند و به فروش می‌رساند،
* شرکت سهامی: (اقتصاد) شرکتی که سرمایۀ آن از فروش اوراق بهادار فراهم می‌شود و هر شریک دارای یک یا چند سهم است و منافع آن به نسبت سهام تقسیم می‌شود،
* شرکت نسبی: (اقتصاد، حقوق) شرکتی که از دو یا چند تن تشکیل می‌شود و هریک از شرکا به نسبت سرمایه‌ای که در شرکت دارد مسئول امور آن می‌باشد،
* شرکت واحد: (اقتصاد) شرکتی که یک امر مخصوص و منحصر را عهده‌دار باشد: شرکت واحد اتوبوس‌رانی،

معادل ابجد

شرکت رایانه‌ای چینی

1271

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری